کمند اندازی

لغت نامه دهخدا

کمنداندازی. [ ک َ م َ اَ ] ( حامص مرکب ) کمند انداختن از دست و ترک دادن آن را. ( آنندراج ). عمل کمندانداز :
صید مطلب نکند جز به کمنداندازی
هر که قطع نظر از عالم اسباب کند.
مخلص کاشی ( از آنندراج ).
و رجوع به کمندانداز شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) عمل کمند انداز : ( صید مطلب نکند جز بکمند اندازی هر که قطع نظر از عالم اسباب کند ) ٠ ( مخلص کاشی ) کم نظیر ۱ ٠ - کم مانند کم مثل ۲ ٠ - بی مانند بی مثل ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس