کمر دزدیدن

لغت نامه دهخدا

کمر دزدیدن. [ ک َ م َ دُ دی دَ ] ( مص مرکب ) از عالم سر دزدیدن. ( آنندراج ). کنایه از خود را کنار کشیدن. سر دزدیدن. ( فرهنگ فارسی معین ). شانه از زیربار خالی کردن :
صبح بر خورشید می لرزد ز آه سرد ما
کوه می دزدد کمر در زیر بار درد ما.
صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) خود را کنار کشیدن سر دزدیدن : ( صبح بر خورشید میلرزد ز آه سرد ما کوه میدزدد کمر در زیر بار درد ما ) . ( صائب )

پیشنهاد کاربران

بپرس