کمدی
/komedi/
مترادف کمدی: خنده دار، طنزآلود، طنزآمیز، فکاهی، مضحک
برابر پارسی: نمایش خنده دار
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) اثر نمایشی که دارای موضوع و نتیجه ای شادی بخش و خنده آور باشد مقابل تراژدی . توضیح کمدی اصطلاحی است که برای بیان نوعی از درام بکار میرود که مقصود اصلی آن تفریح تماشا کنندگان است . کمدی از طرفی مخالف تراژدی و از طرف دیگر مخالف لودگی و مسخرگی و تقلید است . کمدی بجهت آنکه بپایانی خوشایند ختم میگردد از تراژدی متمایز میشود و بجهت آنکه از هر گونه حرکات قهقه آور و سخنان بسیار مضحک بر کنار است از هزل و مسخرگی مشخص میباشد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (صفت ) [عامیانه، مجاز] خنده دار، مضحک.
فرهنگستان زبان و ادب
{comic} [سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] مربوط به شوخنامه متـ . شوخنامه ای، شوخناک
دانشنامه عمومی
کمدی ( شادی نامه یا شادانه ) ( به یونانی باستان: κωμῳδία / kōmōidía ) و ( به لاتین: comoedia ) یکی از انواع ( ژانرهای ) نمایشی است و از واژهٔ یونانی kōmōidía ( متشکل از دو بخش κῶμος / kỗmos، ( جشنی به افتخار دیونسیوس ) ، و ἀοιδή ( آواز ) ) ریشه می گیرد.
معادل فارسی این کلمه، به عنوان نوع ( ژانر ) نمایشی، خنده دار است.
• به ظاهر هدف کمدی خنده و تفریح است اما در حقیقت مسائل جدی در پردهٔ شوخی نموده می شوند. در کمدی شخصیت قهرمانان و شکست هایشان بیشتر جنبهٔ شادی آور و عمدتاً سرگرمی دارند و معمولاً بیننده بدان توجه جدی نمی کند. تماشاگر از قبل می داند که فاجعهٔ بزرگی اتفاق نخواهد افتاد بلکه سیر حوادث در جهت کامرانی قهرمان یا قهرمانان است. قهرمانان کمدی اکثراً افرادی از قشر متوسط یا پایین جامعه اند که در طول نمایش مرتکب اشتباهات یا رفتارهایی می شوند که مخاطب بر دردسرساز بودن یا اشتباه بودن این اهمال اشراف کامل دارد. ( سطح آگاهی مخاطب از قهرمان در مورد مسایل و رخدادها بالاتر است و همین موجب خنده است )
• ارسطو می نویسد: «کمدی تقلید و محاکاتی است از اطوار و اخلاق زشت نه این که توصیف و تقلیدِ بدترین صفات انسان باشد بلکه فقط تقلید و توصیف اعمال و اطوار شرم آوری است که موجب ریشخند و استهزاء می شود. آن چه موجب ریشخند و استهزاء می شود امری است که در آن عیب و زشتی هست اما آزار و گزندی از آن ( عیب و زشتی ) به کسی نمی رسد»[ ۱]
۱. پیش درآمد ( Prologue ) : در این بخش، شخصیت اصلی برای رسیدن به خواسته های خود طرحی عجیب ( و به گمان خود هوشمندانه ) را مطرح می کند تا به آرزوهای عجیب و غریب خود دست یابد. این طرح شگفت انگیز شالودهٔ شکل گیری حوادث کمیک بعدی را پی ریزی می کند و فضایی شاد و مفرّح پدید می آورد. اندیشهٔ شخصیت اصلی در این بخش معمولاً بسیار تخیلی و غیر عملی است.
۲. پارادوس ( Parados ) : واژهٔ پارادوس در اصل به بخشی از بنای معماری تماشاخانه های یونانی گفته می شد که در دو طرف صحنهٔ اصلی ( ارکسترا ) قرار داشت و همسرایان نمایش از آنجا وارد صحنه می شدند. در ساختار نمایشنامه های یونانی، پارادوس به بخشی گفته می شد که طی آن، گروه همسرایان، در حال خواندن سرود، وارد صحنه می شدند و مستقر می گردیدند. در خلال شعرهایی که همسرایان در پارادوس می خواندند، خود را معرفی می کردند.
۳. آگون ( Agon ) : این واژه به معنای مناظره یا جدل است. این بخش شامل مباحثه ای است میان شخصیت اصلی ( که نقشهٔ تخیلی و اندیشهٔ شگفت و البته شادی آور خود را در پرولوگ مطرح کرده ) و مخالفان او. گاه یک رکن آگون، گروه همسرایان هستند که در برابر شخصیت اصلی می ایستند و با او مجادله می کنند. شالودهٔ کشمکشِ نمایشنامه ها در آگون بنا نهاده می شود. در این بخش انواع شوخی های کلامی، دست درازی های جسمانی و حتی نزاع و کتک کاری را نیز می توان مشاهده نمود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمعادل فارسی این کلمه، به عنوان نوع ( ژانر ) نمایشی، خنده دار است.
• به ظاهر هدف کمدی خنده و تفریح است اما در حقیقت مسائل جدی در پردهٔ شوخی نموده می شوند. در کمدی شخصیت قهرمانان و شکست هایشان بیشتر جنبهٔ شادی آور و عمدتاً سرگرمی دارند و معمولاً بیننده بدان توجه جدی نمی کند. تماشاگر از قبل می داند که فاجعهٔ بزرگی اتفاق نخواهد افتاد بلکه سیر حوادث در جهت کامرانی قهرمان یا قهرمانان است. قهرمانان کمدی اکثراً افرادی از قشر متوسط یا پایین جامعه اند که در طول نمایش مرتکب اشتباهات یا رفتارهایی می شوند که مخاطب بر دردسرساز بودن یا اشتباه بودن این اهمال اشراف کامل دارد. ( سطح آگاهی مخاطب از قهرمان در مورد مسایل و رخدادها بالاتر است و همین موجب خنده است )
• ارسطو می نویسد: «کمدی تقلید و محاکاتی است از اطوار و اخلاق زشت نه این که توصیف و تقلیدِ بدترین صفات انسان باشد بلکه فقط تقلید و توصیف اعمال و اطوار شرم آوری است که موجب ریشخند و استهزاء می شود. آن چه موجب ریشخند و استهزاء می شود امری است که در آن عیب و زشتی هست اما آزار و گزندی از آن ( عیب و زشتی ) به کسی نمی رسد»[ ۱]
۱. پیش درآمد ( Prologue ) : در این بخش، شخصیت اصلی برای رسیدن به خواسته های خود طرحی عجیب ( و به گمان خود هوشمندانه ) را مطرح می کند تا به آرزوهای عجیب و غریب خود دست یابد. این طرح شگفت انگیز شالودهٔ شکل گیری حوادث کمیک بعدی را پی ریزی می کند و فضایی شاد و مفرّح پدید می آورد. اندیشهٔ شخصیت اصلی در این بخش معمولاً بسیار تخیلی و غیر عملی است.
۲. پارادوس ( Parados ) : واژهٔ پارادوس در اصل به بخشی از بنای معماری تماشاخانه های یونانی گفته می شد که در دو طرف صحنهٔ اصلی ( ارکسترا ) قرار داشت و همسرایان نمایش از آنجا وارد صحنه می شدند. در ساختار نمایشنامه های یونانی، پارادوس به بخشی گفته می شد که طی آن، گروه همسرایان، در حال خواندن سرود، وارد صحنه می شدند و مستقر می گردیدند. در خلال شعرهایی که همسرایان در پارادوس می خواندند، خود را معرفی می کردند.
۳. آگون ( Agon ) : این واژه به معنای مناظره یا جدل است. این بخش شامل مباحثه ای است میان شخصیت اصلی ( که نقشهٔ تخیلی و اندیشهٔ شگفت و البته شادی آور خود را در پرولوگ مطرح کرده ) و مخالفان او. گاه یک رکن آگون، گروه همسرایان هستند که در برابر شخصیت اصلی می ایستند و با او مجادله می کنند. شالودهٔ کشمکشِ نمایشنامه ها در آگون بنا نهاده می شود. در این بخش انواع شوخی های کلامی، دست درازی های جسمانی و حتی نزاع و کتک کاری را نیز می توان مشاهده نمود.
wiki: کمدی
دانشنامه آزاد فارسی
کُمِدی (comedy)
صحنه ای از یک نمایش ژانر (گونه)ای ادبی که هدفِ آن خنداندن تماشاگر است. همه گونه های ادبی مانند نمایش، نظم و نثر ممکن است هدف کمیک داشته باشند. کُمدی، برخلاف تراژدی، نوعاً پایان خوش یا سرگرم کننده دارد، اما ساختار و مضمون آن شاید از تراژدی هم به مراتب ظریف تر و استادانه تر باشد. کُمدی سُنّتی، همچون تراژدی، مقدمتاً به نمایش ضعف آدمی می پردازد ولی در کُمدی، خطای شخصیت عموماً به نابودی او نمی انجامد و او غالباً از آن درس می گیرد. خنداندن تماشاگر را نوعاً «دلقک ها» (ملیجک ها) انجام می دهند که نقش آنان نشان دادن و برجسته ترکردن ضعف شخصیت هایی است که خودبزرگ بینند، ابله اند یا اشتباه می کنند. طنز قضیه در آن است که گاهی دلقک به نجات شخصیت های دیگر می آید. در پردۀ پایانی کُمدی، کشمکش پایان می یابد به استثنای معمولاً یک شخصیت تلخ اندیش که تقابل نمایشی را پدید می آورد. کُمدی از زمان پیدایش آن در یونان تاکنون دستخوش دگرگونی های بسیار شده است؛ نخستین کمدی در یونان قدیم از هجو مسائل روز و درخشان آریستوفانس پدید آمد. کُمدی نویسان بزرگ عبارت اند از ویلیام شکسپیر انگلیسی، جورج برنارد شاو و اسکار وایلد ایرلندی، کارلو گولدونی ایتالیایی، و مولیر و ماریووی فرانسوی. از گونه های کُمدی اند: پانتومیم، طنز، فکاهه، طنز تلخ، و کُمدیا دلارته. در قرون وسطا، نمایش نامه های اخلاقی به نمایش مفاهیمی چون شیطان و رذایل بشری پرداختند که بعد ها تحول یافته و به صورت شخصیت های خنده آور و رایج کُمدی خُلق وخوی رُنسانسی با شخصیت های منفی مشهوری چون موسکای بِن جانسوندر وُلپون درآمدند. درخلال قرن ۱۷، کُمدی های شکسپیر و مولیر را نویسندگان کُمدی های دورۀ بازگشت نظیر جورج اِتریج، ویلیام ویچرلی، و ویلیام کانگریو دنبال کردند. کُمدی های خشن اما سرزندۀ این نویسندگان در نمایش نامه های اواخر دوران بازگشت ریچارد شرایدن و اولیور گلداسمیت تعدیل یافتند. کُمدی احساساتی بخش اعظم قرن ۱۹ را در انگلستان و امریکا از آن خود کرد، گرچه امروزه از آن کم تر یاد و یا چیزی بازآفرینی می شود. پایان این قرن در انگلستان، سُنّت واقع گرایانه شاو و کُمدی های اجتماعیخوش ساخت وایلد را به ارمغان آورد. از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰، «کمدی اسلپ استیک» از صحنه تئاتر وارد فیلم های صامت شد. از دهه ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰، کمدی های آراسته و لطیف نوئل کاوئرد و ترنس رایتگن، دو نویسندۀ انگلیسی، بر صحنه های تئاتر و فیلم های ناطق اجرا می شدند. این کمدی ها اواخر دهۀ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ با گرایشی به سوی هجو و بدبینی، به گونه ای در آثار جو اورتون و پیتر نیکولز، دو نویسندۀ انگلیسی، دیده می شدند، در کنار آن ها تئاتر پوچی ساموئل بکت، ژان ژُنه، و تام استاپارد اجرا می شدند. از دهۀ ۱۹۷۰، «کمدی سیاه» در انگلستان و امریکا نفوذ یافت و آثار آلن اِیکبورن صحنه های تئاتر انگلیس را به خود اختصاص داد و طنز های سیاسی داریو فو بر تئاتر مردمی تأثیر گذاشتند، گرچه کُمدی موقعیت، نظیر آثاری که نیل سایمون، نمایش نامه نویس امریکایی، نوشت در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ پیوسته توجّه تماشاگران تئاتر، سینما، و تلویزیون را به خود جلب کرد.
صحنه ای از یک نمایش ژانر (گونه)ای ادبی که هدفِ آن خنداندن تماشاگر است. همه گونه های ادبی مانند نمایش، نظم و نثر ممکن است هدف کمیک داشته باشند. کُمدی، برخلاف تراژدی، نوعاً پایان خوش یا سرگرم کننده دارد، اما ساختار و مضمون آن شاید از تراژدی هم به مراتب ظریف تر و استادانه تر باشد. کُمدی سُنّتی، همچون تراژدی، مقدمتاً به نمایش ضعف آدمی می پردازد ولی در کُمدی، خطای شخصیت عموماً به نابودی او نمی انجامد و او غالباً از آن درس می گیرد. خنداندن تماشاگر را نوعاً «دلقک ها» (ملیجک ها) انجام می دهند که نقش آنان نشان دادن و برجسته ترکردن ضعف شخصیت هایی است که خودبزرگ بینند، ابله اند یا اشتباه می کنند. طنز قضیه در آن است که گاهی دلقک به نجات شخصیت های دیگر می آید. در پردۀ پایانی کُمدی، کشمکش پایان می یابد به استثنای معمولاً یک شخصیت تلخ اندیش که تقابل نمایشی را پدید می آورد. کُمدی از زمان پیدایش آن در یونان تاکنون دستخوش دگرگونی های بسیار شده است؛ نخستین کمدی در یونان قدیم از هجو مسائل روز و درخشان آریستوفانس پدید آمد. کُمدی نویسان بزرگ عبارت اند از ویلیام شکسپیر انگلیسی، جورج برنارد شاو و اسکار وایلد ایرلندی، کارلو گولدونی ایتالیایی، و مولیر و ماریووی فرانسوی. از گونه های کُمدی اند: پانتومیم، طنز، فکاهه، طنز تلخ، و کُمدیا دلارته. در قرون وسطا، نمایش نامه های اخلاقی به نمایش مفاهیمی چون شیطان و رذایل بشری پرداختند که بعد ها تحول یافته و به صورت شخصیت های خنده آور و رایج کُمدی خُلق وخوی رُنسانسی با شخصیت های منفی مشهوری چون موسکای بِن جانسوندر وُلپون درآمدند. درخلال قرن ۱۷، کُمدی های شکسپیر و مولیر را نویسندگان کُمدی های دورۀ بازگشت نظیر جورج اِتریج، ویلیام ویچرلی، و ویلیام کانگریو دنبال کردند. کُمدی های خشن اما سرزندۀ این نویسندگان در نمایش نامه های اواخر دوران بازگشت ریچارد شرایدن و اولیور گلداسمیت تعدیل یافتند. کُمدی احساساتی بخش اعظم قرن ۱۹ را در انگلستان و امریکا از آن خود کرد، گرچه امروزه از آن کم تر یاد و یا چیزی بازآفرینی می شود. پایان این قرن در انگلستان، سُنّت واقع گرایانه شاو و کُمدی های اجتماعیخوش ساخت وایلد را به ارمغان آورد. از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰، «کمدی اسلپ استیک» از صحنه تئاتر وارد فیلم های صامت شد. از دهه ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰، کمدی های آراسته و لطیف نوئل کاوئرد و ترنس رایتگن، دو نویسندۀ انگلیسی، بر صحنه های تئاتر و فیلم های ناطق اجرا می شدند. این کمدی ها اواخر دهۀ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ با گرایشی به سوی هجو و بدبینی، به گونه ای در آثار جو اورتون و پیتر نیکولز، دو نویسندۀ انگلیسی، دیده می شدند، در کنار آن ها تئاتر پوچی ساموئل بکت، ژان ژُنه، و تام استاپارد اجرا می شدند. از دهۀ ۱۹۷۰، «کمدی سیاه» در انگلستان و امریکا نفوذ یافت و آثار آلن اِیکبورن صحنه های تئاتر انگلیس را به خود اختصاص داد و طنز های سیاسی داریو فو بر تئاتر مردمی تأثیر گذاشتند، گرچه کُمدی موقعیت، نظیر آثاری که نیل سایمون، نمایش نامه نویس امریکایی، نوشت در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ پیوسته توجّه تماشاگران تئاتر، سینما، و تلویزیون را به خود جلب کرد.
wikijoo: کمدی
مترادف ها
کمدی، نمایش خنده دار، شاد نمایش، نمایش خنده اور
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
تحلیل دور از ذهن معمول ( و با زاویه ) انحرافی و خنده دار ( از حیث سادگی ) واقعیت
کمدی ( شادی نامه ) ( به یونانی باستان: κωμῳδία / kōmōidía ) و ( به لاتین: comoedia ) یکی از سبک های نمایشی است که از واژهٔ یونانی kōmōidía ( متشکل دو بخش κῶμος kỗmos، جشنی به افتخار دیونسیوس، و ἀοιδή ( آواز ) ) ریشه می گیرد.
... [مشاهده متن کامل]
به ظاهر هدف کمدی خنده و تفریح است اما در حقیقت مسائل جدی در پردهٔ شوخی نموده می شود . در کمدی شخصیت قهرمانان و شکست هایشان بیشتر جنبهٔ شادی آور و عمدتا سرگرمی دارد و معمولاً بیننده بدان توجه جدی نمی کند . تماشاگر ازقبل می داند که فاجعهٔ بزرگی اتفاق نخواهد افتاد بلکه سیر حوادث در جهت کامرانی قهرمان یا قهرمانان است . قهرمانان کمدی اکثرا افرادی از قشر متوسط یا پایین جامعه اند که درطول نمایش مرتکب اشتباهات و یا رفتارهایی میشوند که مخاطب بر دردسرسازبودن یا اشتباه بودن این اهمال اشراف کامل دارد . ( سطح آگاهی مخاطب از قهرمان در مورد مسایل و رخدادها بالاتر است و همین موجب خنده است . )
ارسطو می نویسد : " کمدی تقلید و محاکاتی است از اطوار و اخلاق زشت، نه این که توصیف و تقلید بدترین صفات انسان باشد؛ بلکه فقط تقلید و توصیف اعمال و اطوار شرم آوری است که موجب ریشخند و استهزاء می شود. آن چه موجب ریشخند و استهزاء می شود امری است که در آن عیب و زشتی هست، اما آزار و گزندی از آن ( عیب و زشتی ) به کسی نمیرسد. [۱]
محتویات [نمایش]
ساختار کمدی یونان[ویرایش]
1. پیش درآمد ( Prologue ) : در این بخش، شخصیت اصلی برای رسیدن به خواسته های خویش، طرحی عجیب ( و به گمان خود هوشمندانه ) را مطرح می کند تا به آرزوهای عجیب و غریب خود دست یابد. این طرح شگفت انگیز، شالودۀ شکل گیری حوادث کمیک بعدی را پی ریزی می کند و فضایی شاد و مفّرح پدید می آورد. اندیشۀ شخصیت اصلی در این بخش معمولاً بسیار تخیلی و غیر عملی است.
2. پارادوس ( Parados ) : واژۀ پارادوس در اصل به بخشی از بنای معماری تماشاخانه های یونانی اطلاق می شد که در دو طرف صحنۀ اصلی ( ارکسترا ) قرار داشت و همسرایان نمایش از آنجا وارد صحنه می شدند. در ساختار نمایشنامه های یونانی، پارادوس به بخشی گفته می شد که طی آن، گروه همسرایان، در حال خواندن سرود، وارد صحنه می شدند و مستقر می گردیدند. در خلال شعرهایی که همسرایان در پارادوس می خواندند، خود را معرفی می کردند.
3. آگون ( Agon ) : این واژه به معنای مناظره یا جدل است. این بخش، شامل مباحثه ای است میان شخصیت اصلی ( که نقشۀ تخیلی و اندیشۀ شگفت و البته شادی آور خود را در پرولوگ مطرح کرده ) و مخالفان او. گاه یک رکن آگون، گروه همسرایان هستند که در برابر شخصیت اصلی می ایستند و با او مجادله می کنند. شالودۀ کشمکشِ نمایشنامه ها، در آگون بنا نهاده می شود. در این بخش انواع شوخی های کلامی، دست درازی های جسمانی و حتی نزاع و کتک کاری را نیز می توان مشاهده نمود.
4. پاراباسیس ( Parabasis ) : بخشی از سرودهای دسته جمعی همسرایان است. در این بخش همسرایان، به سوی تماشاگران گام بر می دارند و به گونه ای رو در رو با آنان سخن می گویند. آنها، در این گفتار چهره به چهره، گاه نظرات نویسنده را بیان می کنند و گاه داوران مسابقات نمایشنامه نویسی را در جشنواره های تئاتری، مورد خطاب قرار می دهند و حتی گاه به شوخی، تهدید می کنند تا جایزۀ اول را به آنها اختصاص دهند. پاراباسیس معمولاً نمایشنامه را به دو بخش تقسیم می کرد و پس از آن، اپیزودها، یا وقایع اصلی به نمایش در می آمد.
5. اپیزود ( Episode ) : اپیزودها، در حقیقت عبارت بودند از جریان اصلی نمایش که روایت مرکزی در درون آنها نقل می گردید. تعداد اپیزودها در کمدی یونانی اغلب به سه تا محدود می شد، اما گاهی کمتر یا بیشتر بود. اپیزودها یا صحنه های اجرایی، از مقدمات داستان اصلی شروع می شد و سرانجام به نقطۀ اوج می رسید. در واقع اندیشۀ شاد و مفرح مطرح شده در پرولوگ، در اپیزودها پی گرفته می شد و روند داستانی آن شکل می گرفت.
6. استاسیمون ( Stssimon ) : به سروخوانی های میان هر اپیزود، استاسیما یا استاسیمون گفته می شد. این تصنیف های غنایی در آثار آریستوفان، اغلب با روایت های اسطوره ای و حکایت های تاریخی قدیمی پیوند دارند.
7. اگزودوس ( Exodos ) : آن بخش از نمایشنامه که طی آن همسرایان به آخرین سرود خود می رسیدند و صحنه را ترک می نمودند. سرود پایانی همسرایان در کمدی ها معمولاً با صحنه های جشن و به ویژه جشن عروسی همراه بود. از این رو بخش آخر کمدی های یونانی، «کوموس» ( Comos ) نامیده می شد. این صحنه اغلب با موسیقی همراه می گردید و طی آن، کشکمکش، به گره گشایی نهایی می انجامید و شخصیت های نمایش همگی برای جشن و سرور از صحنه خارج می شدند. [۲]
نویسندگان نامدار[ویرایش]
آریستوفان ( ۴۵۶ق. م - ۳۸۶ق. م ) ( به یونانی: Ἀριστοφάνης ) از کمدی نویسان یونان باستان بوده است که بیش از چهل کمدی نگاشته است. از میان چهل اثر او، تنها یازده اثر باقی مانده است که از آن میان، می توان به صلح، پرندگان و غوکان و ابرها اشاره کرد. کمدی های او از بار اجتماعی و سیاسی برخوردار است. [۳]
مناندر ( به یونانی: Μένανδρος ) ( پیرامون ۳۴۲ تا ۲۹۱ پیش از میلاد ) نمایش نامه نویس و شاعر هزل سرای یونانی بود. [۴]
ویلیام شکسپیر ( به انگلیسی: William Shakespeare ) ( ۱۵۶۴ - ۱۶۱۶ ) شاعر و نمایشنامه نویس انگلیسی که وی را بزرگ ترین نویسنده در زبان انگلیسی دانسته اند. [۵]
چخوف ( به روسی: Анто́н Па́влович Че́хов ) ( ۲۹ ژانویه ۱۸۶۰ - ۱۵ ژوئیه ۱۹۰۴ ) داستان نویس و نمایش نامه نویس برجستهٔ روس است. [۶] هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. . [۷]
مولیر ( به فرانسوی: Jean - Baptiste Poquelin ) که با نام مولیر ( به فرانسوی: Molière ) شناخته می شود را همراه با کورنی و ژان راسین یکی از ۳ درام نویس برتر قرن هفدهم فرانسه و بزرگترین کمدى نویس تاتر اروپا و هنرپیشه ى تئاتر میدانند . [۸]
اسک . . .
... [مشاهده متن کامل]
به ظاهر هدف کمدی خنده و تفریح است اما در حقیقت مسائل جدی در پردهٔ شوخی نموده می شود . در کمدی شخصیت قهرمانان و شکست هایشان بیشتر جنبهٔ شادی آور و عمدتا سرگرمی دارد و معمولاً بیننده بدان توجه جدی نمی کند . تماشاگر ازقبل می داند که فاجعهٔ بزرگی اتفاق نخواهد افتاد بلکه سیر حوادث در جهت کامرانی قهرمان یا قهرمانان است . قهرمانان کمدی اکثرا افرادی از قشر متوسط یا پایین جامعه اند که درطول نمایش مرتکب اشتباهات و یا رفتارهایی میشوند که مخاطب بر دردسرسازبودن یا اشتباه بودن این اهمال اشراف کامل دارد . ( سطح آگاهی مخاطب از قهرمان در مورد مسایل و رخدادها بالاتر است و همین موجب خنده است . )
ارسطو می نویسد : " کمدی تقلید و محاکاتی است از اطوار و اخلاق زشت، نه این که توصیف و تقلید بدترین صفات انسان باشد؛ بلکه فقط تقلید و توصیف اعمال و اطوار شرم آوری است که موجب ریشخند و استهزاء می شود. آن چه موجب ریشخند و استهزاء می شود امری است که در آن عیب و زشتی هست، اما آزار و گزندی از آن ( عیب و زشتی ) به کسی نمیرسد. [۱]
محتویات [نمایش]
ساختار کمدی یونان[ویرایش]
1. پیش درآمد ( Prologue ) : در این بخش، شخصیت اصلی برای رسیدن به خواسته های خویش، طرحی عجیب ( و به گمان خود هوشمندانه ) را مطرح می کند تا به آرزوهای عجیب و غریب خود دست یابد. این طرح شگفت انگیز، شالودۀ شکل گیری حوادث کمیک بعدی را پی ریزی می کند و فضایی شاد و مفّرح پدید می آورد. اندیشۀ شخصیت اصلی در این بخش معمولاً بسیار تخیلی و غیر عملی است.
2. پارادوس ( Parados ) : واژۀ پارادوس در اصل به بخشی از بنای معماری تماشاخانه های یونانی اطلاق می شد که در دو طرف صحنۀ اصلی ( ارکسترا ) قرار داشت و همسرایان نمایش از آنجا وارد صحنه می شدند. در ساختار نمایشنامه های یونانی، پارادوس به بخشی گفته می شد که طی آن، گروه همسرایان، در حال خواندن سرود، وارد صحنه می شدند و مستقر می گردیدند. در خلال شعرهایی که همسرایان در پارادوس می خواندند، خود را معرفی می کردند.
3. آگون ( Agon ) : این واژه به معنای مناظره یا جدل است. این بخش، شامل مباحثه ای است میان شخصیت اصلی ( که نقشۀ تخیلی و اندیشۀ شگفت و البته شادی آور خود را در پرولوگ مطرح کرده ) و مخالفان او. گاه یک رکن آگون، گروه همسرایان هستند که در برابر شخصیت اصلی می ایستند و با او مجادله می کنند. شالودۀ کشمکشِ نمایشنامه ها، در آگون بنا نهاده می شود. در این بخش انواع شوخی های کلامی، دست درازی های جسمانی و حتی نزاع و کتک کاری را نیز می توان مشاهده نمود.
4. پاراباسیس ( Parabasis ) : بخشی از سرودهای دسته جمعی همسرایان است. در این بخش همسرایان، به سوی تماشاگران گام بر می دارند و به گونه ای رو در رو با آنان سخن می گویند. آنها، در این گفتار چهره به چهره، گاه نظرات نویسنده را بیان می کنند و گاه داوران مسابقات نمایشنامه نویسی را در جشنواره های تئاتری، مورد خطاب قرار می دهند و حتی گاه به شوخی، تهدید می کنند تا جایزۀ اول را به آنها اختصاص دهند. پاراباسیس معمولاً نمایشنامه را به دو بخش تقسیم می کرد و پس از آن، اپیزودها، یا وقایع اصلی به نمایش در می آمد.
5. اپیزود ( Episode ) : اپیزودها، در حقیقت عبارت بودند از جریان اصلی نمایش که روایت مرکزی در درون آنها نقل می گردید. تعداد اپیزودها در کمدی یونانی اغلب به سه تا محدود می شد، اما گاهی کمتر یا بیشتر بود. اپیزودها یا صحنه های اجرایی، از مقدمات داستان اصلی شروع می شد و سرانجام به نقطۀ اوج می رسید. در واقع اندیشۀ شاد و مفرح مطرح شده در پرولوگ، در اپیزودها پی گرفته می شد و روند داستانی آن شکل می گرفت.
6. استاسیمون ( Stssimon ) : به سروخوانی های میان هر اپیزود، استاسیما یا استاسیمون گفته می شد. این تصنیف های غنایی در آثار آریستوفان، اغلب با روایت های اسطوره ای و حکایت های تاریخی قدیمی پیوند دارند.
7. اگزودوس ( Exodos ) : آن بخش از نمایشنامه که طی آن همسرایان به آخرین سرود خود می رسیدند و صحنه را ترک می نمودند. سرود پایانی همسرایان در کمدی ها معمولاً با صحنه های جشن و به ویژه جشن عروسی همراه بود. از این رو بخش آخر کمدی های یونانی، «کوموس» ( Comos ) نامیده می شد. این صحنه اغلب با موسیقی همراه می گردید و طی آن، کشکمکش، به گره گشایی نهایی می انجامید و شخصیت های نمایش همگی برای جشن و سرور از صحنه خارج می شدند. [۲]
نویسندگان نامدار[ویرایش]
آریستوفان ( ۴۵۶ق. م - ۳۸۶ق. م ) ( به یونانی: Ἀριστοφάνης ) از کمدی نویسان یونان باستان بوده است که بیش از چهل کمدی نگاشته است. از میان چهل اثر او، تنها یازده اثر باقی مانده است که از آن میان، می توان به صلح، پرندگان و غوکان و ابرها اشاره کرد. کمدی های او از بار اجتماعی و سیاسی برخوردار است. [۳]
مناندر ( به یونانی: Μένανδρος ) ( پیرامون ۳۴۲ تا ۲۹۱ پیش از میلاد ) نمایش نامه نویس و شاعر هزل سرای یونانی بود. [۴]
ویلیام شکسپیر ( به انگلیسی: William Shakespeare ) ( ۱۵۶۴ - ۱۶۱۶ ) شاعر و نمایشنامه نویس انگلیسی که وی را بزرگ ترین نویسنده در زبان انگلیسی دانسته اند. [۵]
چخوف ( به روسی: Анто́н Па́влович Че́хов ) ( ۲۹ ژانویه ۱۸۶۰ - ۱۵ ژوئیه ۱۹۰۴ ) داستان نویس و نمایش نامه نویس برجستهٔ روس است. [۶] هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. . [۷]
مولیر ( به فرانسوی: Jean - Baptiste Poquelin ) که با نام مولیر ( به فرانسوی: Molière ) شناخته می شود را همراه با کورنی و ژان راسین یکی از ۳ درام نویس برتر قرن هفدهم فرانسه و بزرگترین کمدى نویس تاتر اروپا و هنرپیشه ى تئاتر میدانند . [۸]
اسک . . .