کمان قروهه. [ ک َ ق ُهََ / هَِ ] ( اِ مرکب ) به معنی کمان گروهه است و آن کمانی باشد که بدان گلوله و مهره گل اندازند و عربان قوس البنادق و قوس الجلاهق خوانند. ( برهان ) ( از آنندراج ). کمان گروهه. ( فرهنگ فارسی معین ). کمان گروهه. کمان مهره. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به کمان گروهه شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) کمانی که بدان گلوله و مهر. گلین اندازند قوس البنادق : ( زخم کمان گروه. تو ماه را بخست زان خستگی بروی مه اندر نشان گرفت ) . ( معزی )