کمان افراشتن. [ ک َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) برداشتن کمان به قصد تیر انداختن. ( آنندراج ) ( از فرهنگ فارسی معین ) : بسته گردددست مکاران چو بگشاید کمین پست گردد روی جباران چو بفرازد کمان.امیر معزی ( از آنندراج ).و رجوع به کمان افراز شود.
( مصدر ) بر داشتن کمان بقصد تیر اندازی : ( بسته گردد دست مکاران چو بگشاید کمین پست گردد روی جباران چو بفرازد کمان ) . ( معزی )