( کمان ابرو ی ) معشوقی که ابروان او مانند کمان منحنی باشد : ( بعد از ینم چه غم از تیر کج انداز حسود چون بمحبوب کمان ابروی خود پیوستم ) . ( حافظ ) ( ز آه آتشین من نشد نرم آن کمان ابرو چه حرفست اینکه از آتش کمان کم زور میگردد ? ) . ( صائب )