لغت نامه دهخدا
- جامع کمالات ؛ کسی که دارای همه فضایل باشد. ( ناظم الاطباء ) : و جد آنان میرزا ابوالقاسم از سادات عالیشأن و جامع کمالات صوری و معنوی و در خدمت سلاطین معزز بود. ( عالم آرای عباسی از فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
آپنل āpanel ( اوستایی: āpana: کمال به همراه پسوند جمع لکی اِل ) ، سپوران sepurān ( پهلوی ) .
آپنل āpanel ( اوستایی: āpana: کمال به همراه پسوند جمع لکی اِل ) ، سپوران sepurān ( پهلوی ) .
برتری ها ، تفوّق، علوّ درجات ، رسیدن به مقامات عالیه
فضایل