کمال الملک مکتب

دانشنامه آزاد فارسی

کمال الملک، مکتب
اصطلاحی برای توصیف آثار شاگردان کمال الملک و پیروان راه و روش او در نقاشی. به این نوع هنر، هنر آکادمیک نیز می گویند. نقاشان مکتب کمال الملک رویدادها، اشخاص، ساختمان ها، و غیره را به طور دقیق و عکس گونه ثبت می کردند، و تقریباً تمامی آنان به خلق نقش اشیا، منظره و مردم نگاری تمایل داشتند. نقاشان این مکتب پیرو هنر آکادمیک قرن ۱۹ اروپا بودند، و آثار استادان رنسانس و باروک، ازجمله تیسین، روبنس، رافائل و رامبرانت، را الگو قرار می دادند. کمال الملک در ۱۲۸۹ش، مدرسۀ صنایع مستظرفه را بنیاد نهاد، و ریاست آن را برعهده گرفت؛ شاگردانش، خود استادانی در مکتب او شدند؛ به او ارادتی قلبی داشتند و روش وی را دنبال کردند. از نیمۀ دوم قرن ۱۹ جریان هایی مشابه نقاشی آکادمیک ایران با وسعت و قدرت پایداری متفاوت در بسیاری از کشورهای آسیایی و افریقایی پدیدار شد، که تقریباً تمامی آن ها با مدرنیسم و گرایش های نو مخالف بودند. اسماعیل آشتیانی، حسنعلی وزیری، علی محمد حیدریان، محمود اولیا، حسین شیخ، علی اکبر یاسمی، ابوالحسن صدیقی، رسام ارژنگی و میرمصور ارژنگی از هنرمندان این مکتب برشمرده می شوند. علی اکبر نجم آبادی، یحیی دولتشاهی، محسن سهیلی خوانساری، فتح الله عبادی، رضا شهابی، مارکار قرابیگیان، مصطفی نجمی، علی اصغر پتگر، جعفر پتگر، و هوشنگ پیمانی از هنرمندان متأخر مکتب کمال الملک اند. علی رخساز و علی اکبر صنعتی تا اندازه ای از پیروان این مکتب متمایزند. اگرچه تعصب در پیروی از اصول و میثاق های سنّت طبیعت گرایی اروپایی وجه مشترک هنرمندان این مکتب است، آثارشان به لحاظ دانش، توانایی فنی، و انتخاب اسلوب تفاوت هایی دارند، و برخی از آنان ازجمله حیدریان و صدیقی گاه از حدود این مکتب فراتر می روند.

پیشنهاد کاربران

بپرس