کمال الملک، محمد (تهران ۱۲۲۷ـ۱۳۱۹ش)
تابلوی تالار آینه، اثر استاد کمال الملک
تابلوی تالار آینه، اثر استاد کمال الملک
(نام اصلی: محمّد غفاری) نقاش ایرانی. از مشهورترین نقاشان عهد ناصری و برادرزادۀ صنیع الملک بود. هنر آکادمیک به شیوۀ غربی را در ایران بنیاد نهاد. کمال الملک از خانواده ای کاشانی بود، لیکن براساس نوشتۀ خودش در تهران به دنیا آمد، و در کودکی در کاشان و روستای کله به سر برد. پدرش، میرزا بزرگ خان، از پیش خدمتان دربار محمدشاه و ناصرالدین شاه بود. کمال الملک در سنین نوجوانی به تهران رفت، و در مدرسۀ دارالفنون، نزد میرزا علی اکبر خان مزین الدوله، که خود تحصیل کردۀ فرنگ بود، به هنرآموزی پرداخت. پس از دو سال توانست نشان علمی مدرسه را دریافت کند، و از طرف مدرسه، مواجبی برایش در نظر گرفته شد. ناصر الدین شاه در بازدیدی از مدرسه، کارش را پسندید، و او را به دربار برد. در ۱۲۶۱ش به او لقب نقاشباشی و پیش خدمت همایونی اعطا کرد، و خود نیز در زمرۀ شاگردانش درآمد. کمال الملک سفارشات متعددی را از شخص شاه می گرفت (برخی از این سفارشات پنهانی بودند). سرانجام از ناصرالدین شاه به دریافت لقب کمال الملک نائل آمد. آثار بسیاری از این دوران برجا ماند ه اند که بیشتر تصاویری از افراد و مناظر مختلف را دربرمی گیرند؛ ازجمله پردۀ مشهور تالار آینه، و بالای قصر صاحبقرانیه. محمد غفاری، پس از ترور ناصرالدین شاه و مرگ او، چون با مظفرالدین شاه سازش نداشت، در ۱۲۷۶ش به اروپا رفت، و حدود سه سال در فلورانس، رم، و پاریس به سر برد، و با آثار هنرمندان غربی، ازجمله تیسین و رامبرانت آشنایی پیدا کرد. اغلب در موزه ها به رونگاری از آثار نقاشان غربی می پرداخت. در پاریس از نقاشی های فانتن لاتور تأثیر گرفت، و به این ترتیب روند علمی و آکادمی هنر غربی را دریافت. به دعوت مظفرالدین شاه در ۱۲۷۹ش مجدداً به ایران بازگشت، و در دربار به هنرآفرینی پرداخت، ولی از آن جا که به اجرای برخی از سفارشات شاه تن درنمی داد، از سفر و غیبت شاه استفاده کرد و به عراق رفت، و چندسالی در آن جا اقامت گزید (تا ۱۲۸۳ش)؛ تابلوی میدان کربلا (۱۲۸۱ش) از آثار آن دوره است. بار دیگر مظفرالدین شاه ۱۰۰ لیر برایش فرستاد و از او دعوت کرد تا به ایران بازگردد. کمال الملک در دربار او چهرۀ بسیاری از رجال را به تصویر درآورد، ازجمله تکچهرۀ شاه، علیقلی بختیاری (سردار اسعد)، و میرزا علی اصغرخان اتابک. اگرچه کمال الملک در جنبش مشروطه، مشارکتی مستقیم نداشت، با اوج گیری این جنبش در ایران، به آن تمایل یافت. در ۱۲۸۹ش، مدرسۀ صنایع مستظرفه را بنیاد نهاد، و شخصاً ریاست آن را بر عهده گرفت، و شاگردان بسیاری را پروراند. بعدها همین شاگردان، پیرو مکتب او شدند و در روند هنر نوین ایران مؤثر بودند. کمال الملک شیفته طبیعت بود و آن را بازنمایی می کرد. بررسی موشکافانۀ آثار هنرمندان اروپایی، اساس نگرش او را دگرگون ساخت. کمال الملک جریان هنری ایران را که سال ها درپی تلفیق معیارهای سنّتی ایرانی و اروپایی بود، به هنری آکادمیک مبدل ساخت و هنر غربی را در ایران رواج داد. گاه آثارش تصاویری عکس گونه از رویدادهای زمان اند که برخی از آن ها با توضیحاتی نیز همراه شده اند. کمال الملک از هنر کلاسیک رنسانس و باروک بسیار تأثیر گرفت. آثار بسیاری از او باقی مانده، که برخی از آن ها در نوع خود کم نظیرند. ازجمله آثارش عبارت اند ازرَمّال (ح قرن ۱۴ق)، تکچهرۀ سیدنصرالله تقوی، طبیعت بی جان با یک گلدان و پرندۀ تیرخورده (۱۲۷۳ش)،کهنه فروش یهودی، عموصادق شیرازی (۱۳۰۸ش)، دهکدۀ دماوند (۱۳۳۳ق، کتابخانۀ ملی) دورنمای توچال، (۱۳۴۱ق، کتابخانۀ مجلس)، و فالگیر یهودی.
wikijoo: کمال_الملک،_محمد_(تهران_۱۲۲۷ـ۱۳۱۹ش)