لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
گویش مازنی
مترادف ها
قابلمه، ماهی تابه، روغن دان، کماجدان
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
کماجدان ظرف یا دیگی تخت وپا کوتاه است که درآن خمیر انواع نان بخصوص نان برنجی تهیه می شود و چون این ظرف مخصوص تهیه خمیر نان برنجی در مناطق عشایری وروستایی است آن را کماجدون می نامند کماجدون به این خاطر
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ازجنس مس بوده وپاکوتاه است که درهنگام خمیر کردن فرد خمیر کننده اذیت نشده وآرنج وساعد دستهایش به لبه ظرف برخورد نکنند و ظرفیت تحمل فشار خمیر کردن را داشته باشد وبطور تقریبی کماجدون یک دیک تختی دوار ۵۵ سانت در ۵۵ سانت به ارتفاع ۱۸ یا ۱۵ سانت است واندازه های متفاوت دارد. نان کماجدون در بطن آتش زغال فروهشته وکم حرارت پخته می شود.
قابلمه