کم گفتار
فرهنگ فارسی
مترادف ها
ارام، خاموش، کم حرف، کم سخن، کم گفتار
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
کم گفتار ؛ کم حرف. ( ناظم الاطباء ) . آنکه کم سخن گوید. ( فرهنگ فارسی معین ) : و خزر ساکن بود اما کم گفتار بودی. ( مجمل التواریخ والقصص ص 98 ) .
- || ساکت و خاموش. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ) .
- || ساکت و خاموش. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ) .