فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
کم کار ؛ کسی که کم کار کند. مقابل پرکار. ( فرهنگ فارسی معین ) .
- || ( فرش ، پرده نقاشی ، قلمزنی ) که در آن کار کم شده است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . که در آن کمتر به ریزه کاری و ظریف کاری پرداخته باشند.
... [مشاهده متن کامل]
- || شخص ناتجربه. ( آنندراج ) . بی وقوف و نادان در کارها و بی تجربه و ناآزموده. ( ناظم الاطباء ) . کم تجربه. ناشی. ( فرهنگ فارسی معین ) .
- || ( فرش ، پرده نقاشی ، قلمزنی ) که در آن کار کم شده است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . که در آن کمتر به ریزه کاری و ظریف کاری پرداخته باشند.
... [مشاهده متن کامل]
- || شخص ناتجربه. ( آنندراج ) . بی وقوف و نادان در کارها و بی تجربه و ناآزموده. ( ناظم الاطباء ) . کم تجربه. ناشی. ( فرهنگ فارسی معین ) .