کم کار

/kamkAr/

معنی انگلیسی:
slacker, sluggish

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که کم کار کند مقابل پر کار . ۲ - کم تجربه ناشی .

فرهنگ معین

(کَ ) (ص مر. ) ۱ - تنبل . ۲ - بی تجربه .

فرهنگ عمید

آن که کم کار می کند.

پیشنهاد کاربران

کم کار ؛ کسی که کم کار کند. مقابل پرکار. ( فرهنگ فارسی معین ) .
- || ( فرش ، پرده نقاشی ، قلمزنی ) که در آن کار کم شده است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . که در آن کمتر به ریزه کاری و ظریف کاری پرداخته باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

- || شخص ناتجربه. ( آنندراج ) . بی وقوف و نادان در کارها و بی تجربه و ناآزموده. ( ناظم الاطباء ) . کم تجربه. ناشی. ( فرهنگ فارسی معین ) .

بپرس