کم نگذاشتن: [ اصطلاح در تداول عامه ]کم نیاوردن , کوتاهی نکردن ، هر چه در توان داشتن کوشیدن ، نهایت تلاش خود را کردن .
( ( نسرین حالا با کت و دامن راه راه کنار بخاری دیواری ایستاده بود و داشت از عروسی دخترش تعریف می کرد در لس انجلس . " هم ارکستر ساز و ضربی داشتیم هم ارکستر فرنگی . همه ی خرج هم پای داماد . ما هم البته کم نگذاشتیم سر عقد به داماد رولکس تمام طلا دادیم وـــــــــــ". ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 32 . ) )
( ( نسرین حالا با کت و دامن راه راه کنار بخاری دیواری ایستاده بود و داشت از عروسی دخترش تعریف می کرد در لس انجلس . " هم ارکستر ساز و ضربی داشتیم هم ارکستر فرنگی . همه ی خرج هم پای داماد . ما هم البته کم نگذاشتیم سر عقد به داماد رولکس تمام طلا دادیم وـــــــــــ". ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 32 . ) )