کم نظیر
/kamnazir/
مترادف کم نظیر: طرفه، نادر، کم مثل، کم مانند، بی مثل، بی مانند
برابر پارسی: کم مانند، بی مانند
معنی انگلیسی:
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
- کم نظیر ؛ کم مانند. کم مثل. ( فرهنگ فارسی معین ) .
- || بی مانند. بی مثل. ( فرهنگ فارسی معین ) .
- || بی مانند. بی مثل. ( فرهنگ فارسی معین ) .
کم نضیر
نادر، کم مثل، کم مانند، بی مثل، بی مانند
ینی آنچه مثل و مانندش کم یاب است و کم پیدا میشود
بی نظیر، خارق الاده، فوق اولاده، بی مانند