کم نصیب

پیشنهاد کاربران

تنگ بهر. [ ت َ ب َ ] ( ص مرکب ) کم نصیب. فقیر. بی چیز. کم نعمت :
نشان داد داننده از کار شهر
که شهریست این از جهان تنگ بهر.
نظامی.
رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.
تنک بهره. [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ب َ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) آنکه حصه و بهره ٔ وی کم باشد. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن شود.
- تنگ بخت ؛کم نصیب. کم بهر. کم بخت. که بخت تنگ و نامساعد دارد :
مگر تنگ بختت فراموش شد
چو دستت در آغوش آغوش شد.
سعدی.

بپرس