کم قوت


معنی انگلیسی:
low, poor

پیشنهاد کاربران

کم قوّت ؛ ضعیف و سست و ناتوان و عاجز. ( ناظم الاطباء ) . مقابل پرقوّت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
- کم قوت ؛ کم غذا.
کم قوّت ؛ ضعیف و سست و ناتوان و عاجز. ( ناظم الاطباء ) . مقابل پرقوّت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .

بپرس