کم سخنی
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
کم سخنی ؛ اندک سخن گفتن. کم گویی. ( فرهنگ فارسی معین ) . قلت کلام. بَکاء. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
با کم سخنیش می توان ساخت
این است بلا که کم نگاه است.
ظهوری ( از آنندراج ) .
با کم سخنیش می توان ساخت
این است بلا که کم نگاه است.
ظهوری ( از آنندراج ) .