کم سال

/kamsAl/

مترادف کم سال: بچه، خردسال، طفل، کودک، نوباوه

متضاد کم سال: کلان سال

معنی انگلیسی:
small, young

فرهنگ فارسی

( صفت ) خردسال کم سن مقابل کلان سال سالخورده : ( جهاندید. زیرک و پر دلم نه کم سال و نادان و بیحاصلم ) . ( هاتفی )

فرهنگ عمید

خردسال، جوان.

پیشنهاد کاربران

کم سال ؛ خردسال. ( آنندراج ) . جوان و خردسال و بچه. ( ناظم الاطباء ) . خردسال. کم سن. مقابل کلان سال و سالخورده. ( فرهنگ فارسی معین ) . سخت جوان. که مسن نیست. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
جهاندیده و زیرک و پردلم
نه کم سال و نادان و بی حاصلم.
هاتفی ( از آنندراج ) .

بپرس