کم زوری


معنی انگلیسی:
debility, puniness

فرهنگ فارسی

کم زور بودن اندک نیرو بودن .

مترادف ها

impuissance (اسم)
سستی، عنن، ناتوانی، عجز، ضعف قوای جنسی، کم زوری

پیشنهاد کاربران

بپرس