skimp (فعل)مضایقه کردن، کم دادنstint (فعل)مضایقه کردن، محدود کردن، کم دادن، از روی لئامت دادن، ب قناعت واداشتنscant (فعل)مضایقه کردن، تخفیف یافتن، کم دادن، بخیلانه دادنshort-change (فعل)فریب دادن، کم دادن، کم تحویل دادن
کم دادن ؛ تطفیف. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . کم پیمودن. و رجوع به ترکیب کم پیمودن شود.+ عکس و لینک