کم خطر ؛ کم اهمیت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . بی ارزش. بی ارج :
خاطرم بکر و دهر نامرد است
نزد نامرد، بکر کم خطر است.
خاقانی.
- || آنچه بیم و خوف در آن اندک باشد. آنچه بیم آسیب و گزند در آن کمتر باشد: جاده کم خطر.
خاطرم بکر و دهر نامرد است
نزد نامرد، بکر کم خطر است.
خاقانی.
- || آنچه بیم و خوف در آن اندک باشد. آنچه بیم آسیب و گزند در آن کمتر باشد: جاده کم خطر.