کم خردی

فرهنگ فارسی

کم عقلی نادانی ابلهی : ( شاه شوریده سران خوان من بی سامان را زانکه در کم خردی از همه عالم بیشم ) . ( حافظ )

فرهنگ عمید

کم عقلی، نادانی.

جدول کلمات

حماقت

پیشنهاد کاربران

کم خردی ؛ نادانی و بی دانشی و بی عقلی. ( ناظم الاطباء ) . کم عقلی. نادانی. ابلهی. ( فرهنگ فارسی معین ) :
شاه شوریده سران خوان من بی سامان را
زانکه در کم خردی از همه عالم بیشم.
حافظ.
سخافت. [ س َ ف َ ] ( از ع، اِمص ) سبکی عقل و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . خرد و سست رأی شدن. ( المصادر زوزنی ) . سبکی عقل. خفت عقل. رقت عقل. ( یادداشت مؤلف ) : به رکاکت عقل و سخافت خرد منسوب گردیم. ( سندبادنامه ص 79 ) . رؤس و وجوه ایشان بر سفاهت اراذل و سخافت انذال انکاری نکردند. ( ترجمه ٔ تاریخ یمینی ) . || شلی. شل و شلاتگی. ناپختگی. ناسفتگی. مقابل صفاقت ( قرصی ) . محکمی. سفتگی. پختگی ( در جامه ٔ منسوج ) . ( یادداشت مؤلف ) . || لاغری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) .
...
[مشاهده متن کامل]


ابلهی
جهل
بلاهت

بپرس