دیکشنری
مترجم
بپرس
کم خرجی
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
کم خرج بودن .
مترادف ها
parsimony
(اسم)
خست، صرفه جویی، امساک، کم خرجی، خسیسی
frugality
(اسم)
صرفه جویی، کم خرجی
فارسی به عربی
تدبیر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها