کم خرج

/kamxarj/

برابر پارسی: کم هزینه

معنی انگلیسی:
cheap, economy, frugal, inexpensive

فرهنگ فارسی

کسی که هزینه اش کم باشد : ( مهمان کم خرجی است ) .

مترادف ها

inexpensive (صفت)
ارزان، صرفه جو، کم خرج

فارسی به عربی

رخیص

پیشنهاد کاربران

کم خرج ؛ کسی که هزینه اش کم باشد. ( فرهنگ فارسی معین ) . بخیل و ممسک و صرفه جو. ( ناظم الاطباء ) .
- || تنگدست. ( ناظم الاطباء ) .

بپرس