کم حوصلگی
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
کم حوصلگی ؛ کم حوصله بودن. ( فرهنگ فارسی معین ) . زودخشمی. تنگدلی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا )
بدون حوصله بودن
و شور و شوق نداشتن برای انجام یک کار
و شور و شوق نداشتن برای انجام یک کار
لی حوصله بودن
خسته بودن
بی توجهی
خسته بودن
بی توجهی