کم اوفتادن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به ندرت و دیر پیدا شدن. کمتر یافته شدن. کمتر بدست آمدن : افتاده تو شد دلم ای دوست دست گیر در پای مفکنش که چنین دل کم اوفتد.
سعدی.
- کم اوفتادن مراد در کمند ؛ به سختی برآورده شدن آرزو : کسی را که همت بلند اوفتد مرادش کم اندرکمند اوفتد.