کلیچه پز

لغت نامه دهخدا

کلیچه پز. [ ک ُ چ َ / چ ِ پ َ ] ( نف مرکب ) آنکه کلیچه پزد. آنکه کار وی پختن کلیچه باشد :
نه آتش گل باغ جمشید بود
کلیچه پز خوان خورشید بود.
نظامی ( از آنندراج ).
و رجوع به کلیچه شود.

فرهنگ فارسی

آنکه کلیچه پزد . آنکه کار وی پختن کلیچه باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس