کلینیک

/kelinik/

برابر پارسی: درمانگاه

معنی انگلیسی:
clinic

لغت نامه دهخدا

کلینیک. [ کْلی / ک ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) مطب. محکمه. ( فرهنگ فارسی معین ). || درمانگاه. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( ص ) بالینی : امراض کلینیک ( بیماریهای بالینی ).

فرهنگ فارسی

مطب، بیمارستان، درمانگاه
۱ - ( اسم ) مطب محکمه . ۲ - ( صفت ) بالینی : امراض کلینیک

فرهنگ معین

(کِ ) [ فر. ] ۱ - (اِ. ) ساختمان یا بخشی در بیمارستان یا مراکز بهداشتی - درمانی که به درمان بیماران یا مراقبت پزشکی از بیماران سرپایی اختصاص داشته باشد، درمانگاه . (فره ). ۲ - (ص . ) بالینی .

فرهنگ عمید

۱. درمانگاه
۲. محلی دارای تجهیزات در یک رشتۀ خاص برای درمان بیماران مربوط به آن رشته.
۳. بیمارستانی که در آن دانشجویان پزشکی تحت آموزش بالینی قرار می گیرند.

پیشنهاد کاربران

بروم " کورزدایی " کنم.
پزشک دردم را کور کند.
کور زدا.
کور ، چون برای درمان است ودرمان را از کهن کور می گویند. ( بروم پزشک دردم را کور کند. )
درمانسرا
درمانکده.
کلینیک خودرو

بپرس