کلیدن

" کُلیدن" در گویش اسفهانی همان لنگیدن است.
ستاک " کُل" که بن این کارواژه است به چم کج، خمیده و کوتاه است.
کلیدن = کج راه رفتن در پی کجی یا کوتاهی یکی از پاها

کُلیدَن/ k�lidăn :کندن، مالیدن.
مانند:کوری را دزدانه کُلیدَن، . . .
کلیدر
محمود دولت آبادی