کلیدانه. [ ک ِ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) بمعنی آخر کلیدان است که قفل و غلق در خانه باشد. ( برهان ).قفل. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). کلیدان. ( فرهنگ فارسی معین ). آن جای از کلان در که مدنگ را از آن گذرانده و آویزند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
در به فلجم کرده بودم استوار
وز کلیدانه فروهشته مدنگ.( لغت فرس چ اقبال ص 55 ).
و رجوع به کلیدان شود.