کلیجا. [ ک ُ ] ( معرب ، اِ )معرب کلیچه یا کلیجه : ثم اتی بالموائد ( در خوارزم ) فیها الطعام من الدجاج المشویة و... و خبزمعجون بالسمن یسمونه الکلیجا. ( ابن بطوطه ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کلیچه و کلیجه شود.