کلکینه

لغت نامه دهخدا

کلکینه. [ ک ُ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، اِ مرکب ) مخمل دوخوابه را گویند و آن جنسی است مشهور از قماش ابریشمینه. ( برهان ) ( آنندراج ) ( فرهنگ فارسی معین ). قسمی از پارچه ٔابریشمی که مخمل دوخوابه نیز گویند. ( ناظم الاطباء ).مخمل دوخوابه. ( فهرست لغات دیوان البسه نظام قاری ص 204 ). || نوعی از اسباب حمام. ( فهرست لغات دیوان البسه نظام قاری ص 204 ). کلکنه :
به گرماوه بگریست فوطه ز غم
همی چید کلکینه دردش به دم.
نظام قاری.
و رجوع به کلکنه شود.

فرهنگ معین

(کُ نَ یا نِ ) (ص نسب . اِمر. ) مخمل دوخوابه را گویند و آن جنسی بود مشهور از قماش ابریشمی .

پیشنهاد کاربران

بپرس