کلکان

لغت نامه دهخدا

کلکان. [ ک ُ ] ( اِخ ) کولکان.نام یکی از پسران چنگیز است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به جهانگشای جوینی ص 224 و 142 شود.

کلکان. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان اوباتوست که در بخش دیواندره شهرستان سنندج واقع است و 280 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

کلکان. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کلاترزان است که در بخش حومه شهرستان سنندج واقع است و 100 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

کلکان (ولایت کابل). کلکان یک روستا در افغانستان است که در ولسوالی کلکان واقع شده است. [ ۱]
کلکان ۱٬۶۱۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس کلکان (ولایت کابل)عکس کلکان (ولایت کابل)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

کلکان، ازدوواژه کل، به معنی بزنروحشی یاکوهی، وکان به معنی محل وفور هرچیزی. کلکان یعنی محل تجمع کل یاکان کل،
کلکان به معنی کالان یعنی محل خرید فروش
و معنی دوم یعنی کلک در زبان کردی به معنی خونه پلکانی
کلکان به معنی سنگ جمع شده کنارزمین های کشاورزی میباشد

بپرس