کِلود لورَن (۱۶۰۰ـ۱۶۸۲)(Claude Lorrain)
تابلوی ملکه صبا در حال خروج از بندر، اثر (نام اصلی: کلود ژله) نقاش فرانسوی. در رم هنرآفرینی می کرد، و از نقاشان برجستۀ کلاسی سیسمِ قرن ۱۷ بود. منظره های درخشانی با شیوه ای متمایز پدید آورد که بر پسند هنری اواخر قرن ۱۷ و قرن ۱۸ تأثیری عمیق گذاشت. مضامین آثارش را از منابع رومی، یونانی، یا کتاب مقدس برمی گرفت. در آثارش پیکره های کوچک (اغلب اساطیری یا تاریخی) به گونه ای خاص در گسترۀ عظیم مناظر شاعرانه گم شده اند؛ همچون اثر کاخ افسون شده (۱۶۶۴؛ نگارخانۀ ملی لندن)؛ این اثر بر جان کیتسِ شاعر تأثیر نهاد. مجموعۀ عظیم شهرهای بندری (نگارخانۀ ملّی لندن و لوور پاریس)، اثر دیگری است از این دست. با مقایسۀ این زمره آثار کلود لورن و طراحی هایی که مستقیماً از روی طبیعت پدید آورده است، دوگانگی شخصیت او در مقام نقاشی واقع گرا و درعین حال خیال پرداز، آشکار می شود. برخلاف پوسن، دوست و هم وطنش در رم، کلود فقط در انتخاب مضمون، اصالت کلاسیک داشت، نه در شیوۀ کار. در طرح سادۀ ترکیب بندی هایش، نظم متعارف فرمی را درهم می ریخت. کلود از بنیادگذاران سنّتِ «تابلونمایی» بود و بسیاری از هنردوستان متموّل انگلیسی، چشم اندازهایِ باغ های خود را با نسخه برداری از روی تابلوهای «کلود» بازسازی می کردند. در کودکی یتیم شد و ظاهراً چندی نزد برادرش که منبّت کار بود، در فرایبرگ به سر برد. نقل است که در جوانی شیرینی پزی می کرده است. احتمالاً تاجران دوره گرد یا خویشاوندانش او را به ایتالیا بردند؛ در آن جا توانست شغلی در کارگاه نقاشان به دست آورَد. معلم اصلی اش اوگوستینو تاسّی، نقاش ایتالیایی، بود. هنرش تا حدّی برگرفته از دستورالعمل های آدام اِلسهایمر، نقاش آلمانی، بریل، و تاسّی است، و با منظره پردازی های دومنیکینو نیز تا حدّی پیوند دارد. کلود با تأثیر از منظره پردازی های یادمانی دومنیکینو ابعاد آثارش را بزرگ تر کرد. با این همه در حقیقت شاگرد صمیمی و اصیل طبیعت و نمونه ای از یک هنرمند شمالی بود. در آثارش ویرانه های باستانی رم و محیط اطراف آن را نیز تصویر می کرد. در ۱۶۲۵ به زادگاهش رفت، و در ۲۷سالگی در رُم اقامت گزید. پاپ اوربان هشتم اجرای دو نقاشی را به او محول کرد: ضیافت روستا و بندر به هنگام غروب خورشید (هر دو اثر در لوور، پاریس). از آن پس نقاشی هایش در میان هنرپروران مقیم رم، و بازدیدکنندگان خبرۀ فرانسوی و انگلیسی، طالبان بسیار یافت. یک مجموعۀ چاپی از نقاشی هایش منتشر کرد (۱۷۷۷) تا بدین وسیله از جعل آثارش جلوگیری کند. در بازنمایی آسمان به هنگام سپیده دم و غروب بی رقیب بود؛ لیکن در نقاشی از پیکر انسان کمتر مهارت داشت و برای نقاشیِ پیکره ها از دیگر نقاشان کمک می گرفت.
تابلوی ملکه صبا در حال خروج از بندر، اثر (نام اصلی: کلود ژله) نقاش فرانسوی. در رم هنرآفرینی می کرد، و از نقاشان برجستۀ کلاسی سیسمِ قرن ۱۷ بود. منظره های درخشانی با شیوه ای متمایز پدید آورد که بر پسند هنری اواخر قرن ۱۷ و قرن ۱۸ تأثیری عمیق گذاشت. مضامین آثارش را از منابع رومی، یونانی، یا کتاب مقدس برمی گرفت. در آثارش پیکره های کوچک (اغلب اساطیری یا تاریخی) به گونه ای خاص در گسترۀ عظیم مناظر شاعرانه گم شده اند؛ همچون اثر کاخ افسون شده (۱۶۶۴؛ نگارخانۀ ملی لندن)؛ این اثر بر جان کیتسِ شاعر تأثیر نهاد. مجموعۀ عظیم شهرهای بندری (نگارخانۀ ملّی لندن و لوور پاریس)، اثر دیگری است از این دست. با مقایسۀ این زمره آثار کلود لورن و طراحی هایی که مستقیماً از روی طبیعت پدید آورده است، دوگانگی شخصیت او در مقام نقاشی واقع گرا و درعین حال خیال پرداز، آشکار می شود. برخلاف پوسن، دوست و هم وطنش در رم، کلود فقط در انتخاب مضمون، اصالت کلاسیک داشت، نه در شیوۀ کار. در طرح سادۀ ترکیب بندی هایش، نظم متعارف فرمی را درهم می ریخت. کلود از بنیادگذاران سنّتِ «تابلونمایی» بود و بسیاری از هنردوستان متموّل انگلیسی، چشم اندازهایِ باغ های خود را با نسخه برداری از روی تابلوهای «کلود» بازسازی می کردند. در کودکی یتیم شد و ظاهراً چندی نزد برادرش که منبّت کار بود، در فرایبرگ به سر برد. نقل است که در جوانی شیرینی پزی می کرده است. احتمالاً تاجران دوره گرد یا خویشاوندانش او را به ایتالیا بردند؛ در آن جا توانست شغلی در کارگاه نقاشان به دست آورَد. معلم اصلی اش اوگوستینو تاسّی، نقاش ایتالیایی، بود. هنرش تا حدّی برگرفته از دستورالعمل های آدام اِلسهایمر، نقاش آلمانی، بریل، و تاسّی است، و با منظره پردازی های دومنیکینو نیز تا حدّی پیوند دارد. کلود با تأثیر از منظره پردازی های یادمانی دومنیکینو ابعاد آثارش را بزرگ تر کرد. با این همه در حقیقت شاگرد صمیمی و اصیل طبیعت و نمونه ای از یک هنرمند شمالی بود. در آثارش ویرانه های باستانی رم و محیط اطراف آن را نیز تصویر می کرد. در ۱۶۲۵ به زادگاهش رفت، و در ۲۷سالگی در رُم اقامت گزید. پاپ اوربان هشتم اجرای دو نقاشی را به او محول کرد: ضیافت روستا و بندر به هنگام غروب خورشید (هر دو اثر در لوور، پاریس). از آن پس نقاشی هایش در میان هنرپروران مقیم رم، و بازدیدکنندگان خبرۀ فرانسوی و انگلیسی، طالبان بسیار یافت. یک مجموعۀ چاپی از نقاشی هایش منتشر کرد (۱۷۷۷) تا بدین وسیله از جعل آثارش جلوگیری کند. در بازنمایی آسمان به هنگام سپیده دم و غروب بی رقیب بود؛ لیکن در نقاشی از پیکر انسان کمتر مهارت داشت و برای نقاشیِ پیکره ها از دیگر نقاشان کمک می گرفت.
wikijoo: کلود_لورن