کلواذ
لغت نامه دهخدا
- اُم کلواذ ؛ سختی و بلا.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). داهیه. ( اقرب الموارد ).
کلواذ. [ ک َل ْ ] ( اِخ ) جایی است در همدان و بنی وادعةبن عمران عامر در آن جا ساکن شدند. ( از معجم البلدان ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید