کِلِه، پُل (۱۸۷۹ـ۱۹۴۰)(Klee, Paul)
کِلِه، پُل
نقاش و گرافیست سوئیسی. از نوآورترین و پرکارترین هنرمندان قرن ۲۰ بود. آثارش که کندوکاوی در ظرفیت های خط، سطح، و رنگ اند، فوق العاده بدیع، و واجد بازیگوشی و سادگی کودکانه اند. نقاشیِ ماشین چهچهه زن (۱۹۲۲، موزۀ هنر مدرن نیویورک) نمونۀ شاخصی از آثار اوست. پدر و مادر کله موسیقی دان بودند و کله نیز استعداد موسیقی داشت ولی نقاشی را اختیار کرد. در مونیخ درس خواند، و از نقاشان متعدد قدیم و جدید (ازجمله بلِیک، گویا، هانس فون ماره، و سزان) تأثیر پذیرفت و آن گاه، به گفتۀ خودش، «همچون نوزادی» آغاز به کار کرد. در ۱۹۱۲ همراه با کاندینسکی، مارک، و ماکه، گروه سوار آبی را بنیاد نهاد، و از ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۱ در باوهاوس به تدریس هنر پرداخت. سبک منحصربه فردی که پروراند، به همان اندازه از هنر کودکان و دیوانگان تأثیر داشت که از هر مکتب یا جنبشی، و به همین سبب طبقه بندی دقیق آن دشوار است. کله در ۱۹۳۱ به آکادمی دوسلدورف رفت، و با روی کار آمدن نازی ها در ۱۹۳۳، رهسپار برن شد. عقاید پرنفوذش دربارۀ هنر، که از دورۀ کار او در باوهاوس مایه می گیرند، در کتابی با نام دفتر طراحی آموزشی (۱۹۲۵) منتشر شدند. انبوه آثارش در اسلوب های رنگ وروغن، آبرنگ، سیاه قلم، طراحی مدادی، و باسمۀ تیزابی از استقلال و اصالت تخیّل، و ظرافت طبع و تردستی در استفاده از رنگ و خط، حکایت دارند. باسمۀ تیزابی اش با نام کُمیکِر (۱۹۰۴) در موزۀ هنرهای معاصر تهران نگهداری می شود. در کتابی با نام دربارۀ هنر مدرن (۱۹۴۵)، تغییر شکل حیات توسط هنرمند را به فرآیند تبدیل خاک به شاخ و برگ درختان تشبیه می کند؛ هنر خودِ او بیانگر این استحاله در قلمرو انسانی از طریق ضمیر ناخودآگاه است. با این حال کله برخلاف سوررئالیستها، به مشاهده و در عین حال تکنیک اهمیت می داد، همان طور که برای مراحل کمابیش «خودکار» بیان نیز اهمیت قائل بود.
کِلِه، پُل
نقاش و گرافیست سوئیسی. از نوآورترین و پرکارترین هنرمندان قرن ۲۰ بود. آثارش که کندوکاوی در ظرفیت های خط، سطح، و رنگ اند، فوق العاده بدیع، و واجد بازیگوشی و سادگی کودکانه اند. نقاشیِ ماشین چهچهه زن (۱۹۲۲، موزۀ هنر مدرن نیویورک) نمونۀ شاخصی از آثار اوست. پدر و مادر کله موسیقی دان بودند و کله نیز استعداد موسیقی داشت ولی نقاشی را اختیار کرد. در مونیخ درس خواند، و از نقاشان متعدد قدیم و جدید (ازجمله بلِیک، گویا، هانس فون ماره، و سزان) تأثیر پذیرفت و آن گاه، به گفتۀ خودش، «همچون نوزادی» آغاز به کار کرد. در ۱۹۱۲ همراه با کاندینسکی، مارک، و ماکه، گروه سوار آبی را بنیاد نهاد، و از ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۱ در باوهاوس به تدریس هنر پرداخت. سبک منحصربه فردی که پروراند، به همان اندازه از هنر کودکان و دیوانگان تأثیر داشت که از هر مکتب یا جنبشی، و به همین سبب طبقه بندی دقیق آن دشوار است. کله در ۱۹۳۱ به آکادمی دوسلدورف رفت، و با روی کار آمدن نازی ها در ۱۹۳۳، رهسپار برن شد. عقاید پرنفوذش دربارۀ هنر، که از دورۀ کار او در باوهاوس مایه می گیرند، در کتابی با نام دفتر طراحی آموزشی (۱۹۲۵) منتشر شدند. انبوه آثارش در اسلوب های رنگ وروغن، آبرنگ، سیاه قلم، طراحی مدادی، و باسمۀ تیزابی از استقلال و اصالت تخیّل، و ظرافت طبع و تردستی در استفاده از رنگ و خط، حکایت دارند. باسمۀ تیزابی اش با نام کُمیکِر (۱۹۰۴) در موزۀ هنرهای معاصر تهران نگهداری می شود. در کتابی با نام دربارۀ هنر مدرن (۱۹۴۵)، تغییر شکل حیات توسط هنرمند را به فرآیند تبدیل خاک به شاخ و برگ درختان تشبیه می کند؛ هنر خودِ او بیانگر این استحاله در قلمرو انسانی از طریق ضمیر ناخودآگاه است. با این حال کله برخلاف سوررئالیستها، به مشاهده و در عین حال تکنیک اهمیت می داد، همان طور که برای مراحل کمابیش «خودکار» بیان نیز اهمیت قائل بود.
wikijoo: کله،_پل_(۱۸۷۹ـ۱۹۴۰)