کله پزی

/kallepazi/

لغت نامه دهخدا

کله پزی. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ پ َ] ( حامص مرکب ) عمل و شغل کله پز. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کله پز شود. || ( اِ مرکب ) دکان کله پز. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کله پز شود.

فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل کله پز ۲ - ( اسم ) دکان کله پز .

فرهنگ عمید

۱. شغل و عمل کله پز.
۲. (اسم ) مکانی که در آن کله و پاچۀ گوسفند را می پزند و می فروشند.

دانشنامه آزاد فارسی

کلّه پزی
از مشاغلِ سنتیِ ایرانی، عملِ پختن و فروشِ سر و دست و کلّۀ گوسفند. کلّه پزان مواد اولیۀ کارِ خود را از کشتارگاه ها و قصّابی ها تهیه می کنند. آن گاه کلّه و پاچه را در مخلوطِ آب و آهک نهاده کُرک و پشم از آن برمی گیرند. یا به وسیلۀ مشعل آتش تند این کار را انجام می دهند. دکّانِ کلّه پَزی از دو بخشِ مجزّا تشکیل می شود: بخش اصلی سکویی است با دو گودِ تنورمانند که کلّه پز کلّه و پاچۀ پخته را هریک در گودی، که زیرِ آن شعله ای آرام برای داغ ماندنِ کلّه و پاچه روشن است، نهاده، به سفارشِ مشتریان قطعه قطعه می کند و پس از افزودنِ مقداری روغن و آبگوشت و آب لیمو یا آب نارنج به دستِ مشتری می دهد؛ بخشِ دیگرِ کلّه پزی ها محوطۀ میز و صندلی چید ه ای است که مشتریان در آن غذایِ سفارشیِ خود را با نان، عمدتاً نانِ سنگک، می خورند. عوام برای هریک از بخش های کلّه و پاچه خواصی دارویی قائل اند. در کلّه پَزی های امروزی، صبح ها، کلّه و پاچه و عصرها، اغلب سیرابی و شیردان عرضه می شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس