کله پربادی

لغت نامه دهخدا

کله پربادی. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ پ ُ ] ( حامص مرکب ) غرور. تکبر. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ) :
سبکسر گر دو روزی در سرافرازی کند شادی
حباب آسا نمی پاید بسی از کله پربادی.
محسن تأثیر ( از بهار عجم ).
و رجوع به کله پرباد شود.

فرهنگ فارسی

غرور تکبر : ( سبکسر کرد و روزی در سر افرازی کند شادی حباب آسا نمی پاید بسی از کله پر بادی ) . ( محسن تاثیر )

پیشنهاد کاربران

کَلِّه پُربادی: خودبزرگ بینی. تفاخر. غرور.
نمونه: درشکست هم حتی دست از فخرطلبی وکلّه پربادی نمی توانست بکشد. ( کلیدر ج۸ص ۲۳۰۰ )
محمدجعفر نقوی
کله پربادو: [ ک َل ْ ل ِ پ ُ د ُ]
[ به زبان اسپرانتو kl le por badu ]
در گویش شهرستان بهاباد به بیماری اُورِیُون ( به فرانسوی: Oreillons ) یا گوشک یا بناگوشک یا بناریشک گفته می شود که یک بیماری ویروسی توسط ویروس اُورِیُون است که معمولاً کودکان را مبتلا می کند. تظاهر اصلی این بیماری التهاب غده بناگوشی است این تورم باعث می شود گونه ها پف کند و حالت خنده دار به بیمار می دهد و گویی سر و کله کودک پر از باد شده است.
...
[مشاهده متن کامل]


بپرس