کله پا شدن. [ ک َل ْ ل َ /ل ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه ، یکباره مریض شدن. ( فرهنگ فارسی معین ). بیخود شدن. از حال رفتن. بهم خوردن حال. خارج شدن از حال طبیعی. ( فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ). || خفتن به خوابی سنگین پس از مستی یا رفتن بسیار. مست طافح افتادن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کله پا رفتن شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) یکباره مریض شدن .
فرهنگ معین
( ~ . شُ دَ ) (مص ل . ) (عا. ) سقوط کردن ، در اثر سستی با سر افتادن .
پیشنهاد کاربران
کله پاشدن :سرنگون شدن از حالت عادی، سرنگونی از مقام و منسب، از عرش به فرش افتادن