کله نگار

لغت نامه دهخدا

کله نگار. [ ک ِل ْ ل َ / ل ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) کنایه از فراش نوشته اند. ( آنندراج ). فراش و آنکه فرش و بساط می گستراند. ( ناظم الاطباء ) :
فرمان صدور یافت که آیین دلفریب
پیدا کنند کله نگاران پرهنر.
بدر چاچی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) فراش : ( فرمان صدور یافت که آیین دلفریب پیدا کنند کله نگاران پرهنر ) .
کنایه از فراش نوشته اند.فراش و آنکه فرش و بساط می گستراند.

فرهنگ عمید

۱. نگارندۀ کله.
۲. [مجاز] فراش.
۳. پرده دار.

پیشنهاد کاربران

بپرس