کله سحر: [ اصطلاح در تداول عامه ]قبل از اذان صبح ، صبح خیلی زود . خروس خون
( ( دختر از جوی آب پرید توی پیاده رو ، برگشت شکلک در آورد و داد زد "خاله شیرین صبح کله سحر زنگ زد . تو زیر دوش بودی . قرار این هفته ی دیزین را به هم می زنم . شاید هفته ی بعد . یادت باشد قول دادی . " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص53 . ) )
( ( دختر از جوی آب پرید توی پیاده رو ، برگشت شکلک در آورد و داد زد "خاله شیرین صبح کله سحر زنگ زد . تو زیر دوش بودی . قرار این هفته ی دیزین را به هم می زنم . شاید هفته ی بعد . یادت باشد قول دادی . " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص53 . ) )