کلندن. [ ک ُ ل َدَ ] ( مص ) بمعنی تکانیدن و افشاندن قالی و دامن و امثال آن باشد. ( برهان ). تکانیدن و افشاندن قالین و دامن و امثال آن باشد. ( آنندراج ). تکانیدن و افشاندن فرش و خالی ( قالی ) و دامن و جز آن. ( ناظم الاطباء ).