کلفتی

/kolfati/

مترادف کلفتی: درشتی، ستبرا، ستبری، ضخامت، قطر، گندگی

متضاد کلفتی: باریکی

معنی انگلیسی:
diameter, housekeeping, service, thick, thickness, third dimension

لغت نامه دهخدا

کلفتی. [ ک ُ ل ُ ] ( حامص ) ضخامت. سطبرا. سطبری. حجم. غلظ. قطر. ثخن. ستبری. غلظت. زفتی. چگونگی کلفت. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || بزرگی. درشتی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کلفت شود.

کلفتی. [ ک ُ ف َ ] ( حامص ) شغل کُلفَت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کلفت شود.

فرهنگ فارسی

شغل کلفت

مترادف ها

diameter (اسم)
قطر دایره، کلفتی

third dimension (اسم)
کلفتی، بعد سوم

فارسی به عربی

قطر

پیشنهاد کاربران

در زبان آذری به کلفتی " یؤقونْلُوق " گفته می شود .
ضرب المثل ترکی : هر زاد نازیکلیکدن قیریلار بشر یوقون لوقدان .
ترجمه:
هر چیزی به خاطر نازک بودنش پاره می شود آدمی زاد به خاطر کلفتی ( تکیه کردن به قدرتش ) مضمحل و نابود می شود
...
[مشاهده متن کامل]

شعر:
پاره گردد هرچه در دنیا به نازک بودنش
ازکـلفتی مضمحل گـردد و لیکــن آدمــی ( شعر از علی باقری )

بپرس