کلغی دار

لغت نامه دهخدا

کلغی دار. [ ک َ ] ( نف مرکب ) کاکلی. قنبرانی. قنبرانیة. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): دجاجة قنبرانیة؛ ماکیان کلغی دار. ( منتهی الارب ). و رجوع به کلغی شود.

پیشنهاد کاربران

در لری بویراحمدی
کِلغَه = به معنای شاخه هست
دار = به معنای درخت
کِلْغَی یا کِلْغِی؛ نوع گفتاری این کلمه در حین مکالمه است
یعنی: شاخه درخت .

بپرس