کلغر
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
کَلغَر::یا کَلقر نوعی درخت که ازتنه وشاخه هایش به عنوان هیمه استفاده می شود وقد آن تاچهار هم متر می رسد . نوعی هیزم .
نمونه: غیچ و کَلغر بیاورید چه آتشی! جانمی هی!. ( کلیدر. ج۸ص۲۲۰۰ )
محمدجعفر نقوی
نمونه: غیچ و کَلغر بیاورید چه آتشی! جانمی هی!. ( کلیدر. ج۸ص۲۲۰۰ )
محمدجعفر نقوی
کِلغَر / kelghăr : یک جور هیزم.
مانند: ماه درویش، پای اجاق نشسته بود و کِلغَر به آتش زیر دیگ می انداخت.
کلیدر
محمود دولت آبادی
کلغر : با غین نقطه دار بر وزن زرگر، پشم بسیار نرم را گویند - و نوعی از هیزم و هیمه ی سوختن هم هست.
... [مشاهده متن کامل]
برهان قاطع
تالیف: محمد حسین بن خلف تبریزی
به اهتمام دکتر محمد معین
مانند: ماه درویش، پای اجاق نشسته بود و کِلغَر به آتش زیر دیگ می انداخت.
کلیدر
محمود دولت آبادی
کلغر : با غین نقطه دار بر وزن زرگر، پشم بسیار نرم را گویند - و نوعی از هیزم و هیمه ی سوختن هم هست.
... [مشاهده متن کامل]
برهان قاطع
تالیف: محمد حسین بن خلف تبریزی
به اهتمام دکتر محمد معین