کلجان. [ ک َ ] ( اِ مرکب ) مزبله را گویند و آن جایی باشد که خاکروبه و پلیدیها در آن ریزند. ( برهان ). مزبله. ( جهانگیری ). مزبله ومحل خاکروبه و پلیدیها. ( ناظم الاطباء ). کلچان. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلج و کلچ و کلچان شود.