کلجان

لغت نامه دهخدا

کلجان. [ ک َ ] ( اِ مرکب ) مزبله را گویند و آن جایی باشد که خاکروبه و پلیدیها در آن ریزند. ( برهان ). مزبله. ( جهانگیری ). مزبله ومحل خاکروبه و پلیدیها. ( ناظم الاطباء ). کلچان. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلج و کلچ و کلچان شود.

فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) مزبله ، جای ریختن خاکروبه و زباله .

فرهنگ عمید

جای ریختن خاک روبه و زباله، مزبله.

پیشنهاد کاربران

بپرس