کلاوو

لغت نامه دهخدا

کلاوو. [ ک َ ] ( اِ ) نوعی از موش صحرائی است. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). موش دشتی. موش بیابانی. ( یادداشت به خطمرحوم دهخدا ). گونه ای موش که اندامهای خلفیش نسبت به اندامهای قدامی دارای رشد جالب توجهی هستند و از این جهت آن را موش دوپا نیز گویند. بعلت قوی بودن و طول اندامهای خلفی ، حیوان می تواند جستهایی با مسافت زیاد بزند. این جانور در صحاری و مزارع فراوان است و دارای رنگ خاکستری مایل به خرمایی است. شکمش سفیدرنگ و دمش دراز است و در جست و خیز و حرکت حیوان کمک می کند کلاکموش. یربوع. جربوز. چربوز. کلاهو. موش دوپا. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلاکوی و کلاکموش شود.

فرهنگ فارسی

کلائو، کلاهو:موش صحرائی بزرگ، کلاکموش
( اسم ) گونه ای موش که اندامها ی خلفیش نسبت باندامها ی قدامی دارای رشد جالب توجهی هستند و از این جهت آنرا موش دو پا نیز گویند . بعلت قوی بودن و طول اندام های خلفی حیوان میتواند جست هایی با مسافت زیاد بزند . این جانور در صحاری و مزارع فراوان است و دارای رنگ خاکستری مایل بخرما یی است . شکمش سفید رنگ میباشد . دمش دراز است و در جست و خیز و حرکت حیوان کمک میکند کلاکموش یربوع جربوز چربوز کلاهو موش دوپا .

فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) = کلاهو: گونه ای موش که اندام های خلفیش نسبت به اندام های قدامی دارای رشد جالب توجهی هستند و از این جهت آن را موش دو پا نیز گویند. و در صحاری و مزارع فراوان است .

فرهنگ عمید

موش صحرایی بزرگ، کلاکموش.

پیشنهاد کاربران

بپرس