کلاه گر

لغت نامه دهخدا

کلاه گر. [ ک ُ گ َ ] ( ص مرکب ) کلاه ساز. کلاه دوز. آنکه کلاه سازد : بوبکر و عمر... را به دوزخ فرستدو کفشگران درغابش و کلاه گران آوه و جولاهگان قم و سفیهان ورامین را به بهشت فرستد. ( کتاب النقض ص 583 ).

فرهنگ فارسی

کلاه ساز . کلاه دوز

پیشنهاد کاربران

بپرس