کلان بینی. [ ک َ لام ْ ] ( ص مرکب ) بزرگ بینی. ( ناظم الاطباء ). دماغ گنده. آنکه بینی کلان دارد. صاحب بینی کلان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). عُناب ، اَعنَب ؛ مرد کلان بینی. ( منتهی الارب ).