کلالان

لغت نامه دهخدا

کلالان. [ ] ( اِخ ) کوه... کوهی است که خط سرحدی عراق و ایران از قله آن عبور می کند. رجوع به جغرافیای غرب ایران ص 134 شود.

پیشنهاد کاربران

کولالان یا کُلالان می تواند نامی مفرد به چیم سُفالساز باشد و هم نامی بیشال ساخته شده از کولال یا کُلال است و کولال و کُلال دارای چیم ( معنی ) سُفالگر یا سُفالساز است. با این همه شاید کولال یا کُلال یک بُن یا بون هم باشد با چیم سُفالگری کردن، سُفال ساختن.
...
[مشاهده متن کامل]

کولالیتَن یا کولالیدَن ( کولال - ) : سُفال ساختن
کولالدار: قابل سُفال ساختن
کولالین: کولالدار
کولالیگ یا کولالیک: کولالدار
کولالیدار یا کولالیتار: سُفال ساز
کولالاگ یا کولالاک یا کولال: سفالساز
کولالان: سُفالساز؛ سُفال سازان ( بیشال کولال )
کولالیشن: سُفال ساختن
کولالیشنیه: سُفال سازی، سُفالگری
کولالیشنیها: با سُفال سازی، با سُفال گری
کولالَک یا کولالَگ: ابزاری برای سُفال سازی؛ سُفال ساز؛ کلاله در گیاهشناسی که بخش پذیرای مادگی گل است که دانه گرده بر روی آن می نشیند؛ با نگرش به آنچه درباره کلاله گل گفته شد، شاید کولالَکهمان بخش دیس مانند چرخ سفالگری باشد که پذیرای گِل سفالگری است
کولالینَک یا کولالینَگ: ابزاری برای سُفال سازی
پَدیشکولال: ابزاری برای سُفال سازی
کولالیت: سُفال ساخت، سُفال سازی کرد؛ ساخته شده ( سُفال ) ؛ سُفال؛ سُفال سازی شده، سُفالگری شده
کولالیتیک یا کولالیتیگ: سُفالی، سُفالین؛ دارای سُفال
کولالیتین: سُفالی، سُفالین
کولالیتَک یا کولالیدَک یا کولالیتَگ یا کولالیدَگ: سُفال سازی کرده؛ سُفال سازی شده
کولالیگَر: سُفالگر، سُفالساز
کولالیگَریی: سُفالگری، سُفالسازی